لحظه ها روباتوبودن.......


خزان آرزوها

لحظه ها رو با تو بودن در نگاه تو شكفتن

 

حس عشق رو در تو ديدن مثل روياي تو خواب

 

با تو رفتن با تو موندن مثل قصه تو رو خوندن

 

تا هميشه تو رو خواستن مثل تشنگي آب

اگه چشمات منو مي خواست تو نگاه تو مي مردم

 

اگه دستات مال من بود جون به دستات مي سپردم

 

اگه اسمم مي خوندي ديگه از ياد نمي بردم

 

اگه با من تو مي موندي همه دنيا رو مي بردم

 

بي تو اما سر سپردن بي تو و عشق تو بودن

 

تو غبار جاده موندن بي تو خوب من محال

 

بي تو حتي زنده بودن بي هدف نفس كشيدن

 

تا ابد تو رو نديدن واسه من رنج و عذاب

 

اگه چشمات منو مي خواست تو نگاه تو مي مردم

 

اگه دستات مال من بود جون به دستات مي سپردم

 

اگه اسمم مي خوندي ديگه از ياد نمي بردم

 

اگه با من تو مي موندي همه دنيا رو مي بردم

 

توي آسمون عشقم غير تو پرنده اي نيست

 

روي خاموشي لبهام جز تو اسم ديگه اي نيست

 

توي قلب من عزيزم هيچ كسي جايي نداره

دل عاشقم به جز تو هيچ كسي رو دوست نداره

 

 


 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,ساعت 2 بعد از ظهر توسط تنهاترینم| |


Power By: LoxBlog.Com