خزان آرزوها


 

  عنکبوت خیالت....





تار می زند

در حوالی یادم ...

عنکبوت خیالت !

تار می زند

و می تند

و در هم می پیچد

روحم ،

خیالم....

احساسم را

تقلا میکنم

و ....

مبتلاتر می شوم!

در دام افتاده را

رهایی،

تقدیر نیست ...

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:,ساعت 5 بعد از ظهر توسط تنهاترینم| |


Power By: LoxBlog.Com