خزان آرزوها

 

تاریخ عشق...

 

.

آنچه بین من و تو است عشق است ، آنچه احساسات مرا زنده نگه داشته وجود تو است . . .
نمیسوزم آنگاه که تو هستی چراغ روشن بخش قلب عاشقم . . .
نمیمیرم آنگاه که تو هستی نفس در سینه ام
نمیترسم آنگاه که تو را مال خودم میبینم
آنچه مرا به تو نزدیکتر میکند ، محبتهای تو است ، این آغوش من است که آغوشت را هر لحظه بهانه میکند
نمیرنجم از بازی سرنوشت ، نمیدانم تو فرشته ای یا مسافری از بهشت . . . .
هر چه هستی برای من یکی هستی ، یکی که برایم معنای همیشگی دارد
آنچه بین من و تو میگذرد ، لحظه های شیرین عاشقیست که قلبم هر لحظه میتپد برای این لحظه ها
فرقی نمیکند برایم پایان زندگی چه لحظه ایست ، مهم این است که تو آغاز زندگی ام بوده ای . . .
فرقی نمیکند شب و روز برایم ، مهم این است که تو لحظه به لحظه ی زندگی ام هستی . . .
آنچه مرا آرام میکند ، چشمان تو است که مرا به رویاهای عاشقانه ام نزدیک میکند . . .
نزدیک و نزدیکتر ، تا برسم به عمق چشمانت ، تا غرق شوم در اشکهایت ، اشکهایی که به عشقمان حلقه زده در چشمانت
از گذر زمان هراسی ندارم ، آنگاه که تمام ثانیه هایم را با تو میگذرانم . . .
این با تو بودن است که مرا سبز نگه داشته ، قلبم تمام فصلها را به عشق تو پشت سرگذاشته ، به عشقت تمام غمها را از میان برداشته . . .
به آینده خواهیم رفت ، تاریخ عشق را ورق خواهیم زد ، تا برسیم به صفحه عشقمان ، جایی که آخرش نوشته است : من و تو با هم زندگی کردیم و با هم به آن دنیا رفتیم . . .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:,ساعت 5 بعد از ظهر توسط تنهاترینم| |


Power By: LoxBlog.Com